آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
باغ سفید
شعر.علمی.طنز.پند
کاش مـــی شد سرزمین عــــشق را, در میان گام ها تقـسیم کرد...
کاش مــــی شد با نگاه شاپرک ,عــــشق را بر اسمان تفهیم کرد...
کاش مــــی شد بادوچشم عاطــــفه, قلب سرد اسمان را ناز کرد...
کاش می شد با پری ازبرگ یاس ,تا طلوع سرخ گل پرواز کرد...
کاش مــــی شد با نسیم شامگاه, برگ زرد یاس ها را رنگ کرد...
کاش مـــی شد با خزان قلــب ها, مثل دشمن عاشقانه جنگ کرد...
کاش می شد در سکوت دشت شب, ناله ی غمگین باران راشنید...
بعد دســـت قطره هایش را گرفــــت ,تا بهـــار ارزوها پر کشید...
کاش مـــی شد مثل یک حس لطیف, لابه لای اسمان پرنـور شد...
کاش مـــی شد چادر شب را کشید, از نقاب شوم ظلمت دور شد...
کاش مـــی شد در میان ژاله ها ,جرعه ای از مهربانی را چشید... در جواب خــوب ها جان هدیه داد, سختی و نامـهربانی را شنید...
|
|||
|